پراید و اثر آن بر توسعه جامعه
پراید و اثر آن بر توسعه جامعه به قلم ✍️ دکتر محمد فاضلی

🔴 پرده اول؛ پراید فقط ماشین نیست، پراید مدل و شیوهای از تفکر و نگرش به جهان است.
پراید محصول و البته نماد تفکر انحصارگرا، و عدم پذیرش رقابت است. رقابت ماشینهای خارجی که نباشد، میشود تا ابد پراید را با همین کیفیت فروخت.
سازنده پراید هیچ وقت ضرورتی برای رقابت احساس نکرده است و در نتیجه همواره محصولی قدیمی، کمکیفیت، دارای ایمنی نامناسب با زمانه، و مسبب نارضایتی مشتری را فروخته است.
سازنده پراید هیچ وقت تحولی اساسی در محصولش ایجاد نمیکند اما چندین مدل از آنرا که به معنای واقعی همگی پراید هستند، به بازار عرضه کرده است. تفاوتهایشان جزئی – در حد تغییرات ساده و کمفروغ در بدنه – و نامؤثر است و عملاً هیچ تفاوتی در رضایت مشتری ایجاد نمیکنند.
پراید در یک بازار بیرقابت باقی میماند اما درست به ضد معنای اسمش بدل میشود. واژه پراید (#Pride) در زبان انگلیسی به معنای غرور، افتخار و احساس خوش ناشی از دستآوردی فوقالعاده است. اما پرایدی که امروز ایرانیان از آن سواری میگیرند، بیشتر نشانه استیصال در صنعت و توسعه است تا علامت غرور، افتخار یا دستآوردی فوقالعاده که شایسته ستایش باشد.
تناقضی که در واقعیت و اسم پراید نهفته است، تا اندازه زیادی محصول انحصار، بازار بدون رقابت، بیانگیزگیهای ناشی از انحصار، ناهماهنگی با اوضاع جهان و واقعیتگریزی است.
🔴 پرده دوم؛ تفکر پرایدی میتواند پا را از عرصه صنعت و اقتصاد بیرون بگذارد و به عرصه سیاست، رسانه، فرهنگ و جامعه نیز تسری پیدا کند. خروجی سیاست، رسانه، فرهنگ و جامعه انحصارگرا هم پرایدی شدن محصولات همه این عرصههاست.
محصولات رسانه برآمده از انحصار، پرایدی است؛ یعنی مخاطب را جذب نمیکند حتی وقتی مخاطب بالاجبار آنرا مصرف میکند. میلیونها نفر ممکن است با پراید معاش زندگیشان را تأمین کنند اما به معنای رضایت از آن نیست.
رسانه پرایدی، عین خود ماشین پراید نیازمند یارانه است. تداوم اقتصاد پرایدی به دوام یارانه سوخت بستگی دارد، و به همان نسبت رسانه پرایدی نیز قادر نیست روی پای خودش بایستد و باید یارانه بگیرد.
نهادهای برآمده از انحصار هم عین پراید، کمکیفیت، ناراضیکننده مشتری و در طول زمان ثابت و کمتغییرند و به تدریج با روح زمانه در تضاد قرار میگیرند؛ درست همان گونه که طراحی و ریخت و قیافه پراید با ماشینهای امروز ناسازگار و وصله ناجور است.
▪️پرایدی شدن هر عرصهای، درست عین خود ماشین پراید، واقعیت و معنای کلمات را رو در روی هم قرار میدهد. آنچه بر افتخارآمیز بودنش تأکید میشود درست عین پراید، واقعیتی نازل پیدا میکند. ممکن است کثیری برای آن سر و دست هم بشکنند، اما نتیجه رضایت و کیفیت نیست، گویی چارهای ندارند. آنها که چاره دارند، پراید سوار نمیشوند.
🔺آنچه توسعه ایران ما را تهدید میکند، قفس انحصارهای مختلف است که از سیاست تا فرهنگ و رسانه، اقتصاد و صنعت را از آن خود کردهاند.
🔺نتیجه انحصار #پرایدی_شدن محصولات تا سیاستها، نهادها، سخنها و ایدههاست. همان گونه که نمیتوان پراید را ابزار و بازوی قدرت ملی، رضایت عمومی و توسعه صنعتی قرار داد، و به معنای واقعی افتخارآمیز نیست، سایر محصولات ناشی از انحصار نیز چنین سرنوشتی دارند.
🔺آنچه بیش از هر چیز ضرورت دارد، گشودن همه بندهای انحصار است، هر نوع انحصاری که جامعه و محصولاتش را در کلیت به سمت پرایدی شدن پیش میبرد.
🔺پراید فقط ماشین نیست، پراید مدل و شیوهای از تفکر و نگرش به جهان است. فراتر رفتن از پراید، مستلزم تغییر نگرش به انحصار و گام برداشتن به سوی دنیایی فراتر از انحصارهای چندگانه است.
🔺فهرست کردن مصادیق انحصارهای چندگانه و عزم جمعی برای فراتر رفتن از آنها، راهی به سوی گریز از پرایدی شدن جامعه، سیاست، فرهنگ و اقتصاد در ایران امروز است. این به نفع همه ایرانیان است.
برگرفته از کانال تلگرام خودرو روز
پی نوشت:
اگر متولد دهه شصت به قبل باشید قطعاً دهه هفتاد و ورود موبایل به کشور رو بیاد می آورید. در آن دوره هم تا اواسط دهه 80 صنعت موبایل بصورت انحصاری در قبضه مخابرات بود و اپراتور مخابرات حتی زحمت این را بخود نمی داد که یک اسم برای خودش انتخاب کند و اسمی نداشت. برای خرید سیم کارت در آن سالها باید بطور متوسط 1 میلیون تومان پول برای پیش ثبت نام پرداخت می کردید و تا یکسال و حتی بیشتر باید در نوبت می ماندید تا سیم کارت خود را تحویل بگیرید. توجه داشته باشید که حقوق یک کارمند در آن سالها مبلغی بین 50 تا 100 هزار تومان بود و یک کارمند باید تقریباً حقوق یک سال خود را برای خرید یک سیم کارت هزینه می کرد.
این وضعیت تا زمان ورود اپراتور ایرانسل در سال 1384 به همین منوال ادامه داشت و با ورود ایرانسل و ایجاد رقابت در بازار بود که باعث شد اپراتور مخابرات حداقل برای خود نامی انتخاب کند و بشود همراه اول و بعدها با ورود رایتل به گود رقابت امروز به وضعی رسیدیم که اپراتورها به هر بهانه ای می خواهند به ما سیم کارت رایگان بدهند. تصور کنید اگر ایرانسل و رایتل پا به عرصه رقابت نمی گذاشتند هنوز هم باید شش ماه یا یکسال قبل برای دریافت سیم کارت 15 الی 20 میلیونی ثبت نام می کردیم و منتظر می ماندیم تا روزی آن کالای لوکس را تحویل بگیریم و با آن فخر بفروشیم.
حتماً مشاهده کرده اید که هنوز هم در تهران و دیگر شهرها هستند کسانی که اسیر همان تفکر تجمل گونه و احمقانه دهه 70 حاکم بر بازار موبایل کشور هستند که در آن خط یک و خط 911 لوکس محسوب می شوند و معتقدند خط دائمی همراه اول از خط اعتباری آن و خطوط ایرانسل و … بهتر است.
انحصار بلایی است که حتی بر فرهنگ جامعه نیز اثر می گذارد. پس نه به انحصار باید یک مطالبه عمومی باشد.
موفق باشید.
Post Comment