دادههای من حق من
اگر ما خوشحالیم که نتایج جستجوی گوگل شبیه چیزی است که میخواهیم. اگر از پیشنهادهای فالوی توییتر استقبال میکنیم. اگر اینستاگرامی که علایق ما را میشناسد را ترجیح میدهیم. اگر برای مسیریابی به اپلیکیشنهایی پناه میبریم که کم ترافیکترین راه را نشان دهد و هزار و یک دستگاه و برنامهٔ هوشمند دیگر که از کفش تا فرق سر ما را درگیر میکنند را با آغوش باز پذیراییم، یعنی باید آمادگی این راهم داشته باشیم که اطلاعات شخصیمان برخلاف رضایتمان جمع، پردازش، منتشر و فروخته شوند. تمام این پیشرفتهای هوش مصنوعی و الگوریتم محور از یک منبع تغذیه میکنند: بیگ دیتا. منابع بزرگی از داده که همواره و بیوقفه بر حجمشان افزوده میشود؛ اما این منابع عظیم داده از چه چیزی تشکیلشدهاند؟ معمولاً «دادههای شخصی» ما.
با دیجیتال شدن جنبههای مختلف زندگی هرروز و هر ساعت دادههای شخصی بیشتری تولید میشوند.این اطلاعات شخصی از کجا میآیند؟ از فرمهای آنلاینی که برای گرفتن یک سرویس پر میکنیم. وقتی اینترنتی بیمه میخریم. وقتی اپلیکیشن قدم شمار قدمهای ما را میشمارد، یا اپلیکیشنی حواسش هست که امروز کجاها دویدیم. چه خوردیم. به کدام آدرس راندیم. وقتی از در اتوماتیک فروشگاهی ردی میشویم و سنسوری ما را جزو آمار ورود میکند. وقتی توییت میکنیم. عکسی با لوکیشن در شبکههای اجتماعی میگذاریم. همینکه چه سایتی را میبینیم. هر ساعت چقدر زمان صرف میکنیم. ما داریم قطرهقطره قطره سوخت برای مصرفکنندگان داده تولید میکنیم. ما آدمهای امروز درست وسط یک میدان نبرد گیرکردهایم. جنگ بر سر تسلط بر اطلاعات شخصی. اشتهای سیر ناپذیر شرکتها و سازمانهای خصوصی و دولتها برای دادههای مربوط به افراد. هر چه بیشتر درباره افرادی که با آنها سروکار دارند بدانند بهتر میتوانند بر آنها را تحت کنترل داشته باشند. تصمیمهای هدفمندتری بگیرند و بازدهی خود را بالا ببرد.
در میانه این نبرد من و شمای فرد بازندگان جنگیم. ازاینرو در سالهای اخیر برای اینکه جراحت این جنگ اطلاعاتی افراد را از پای درنیاورد در گوشهکنار دنیا راهحلهای قانونیای ایجادشدهاند. از جمله قوانین حمایت از دادههای شخصی. در واقع کارکرد کرد اصلی قوانین حمایت از دادههای شخصی آن است که به افراد کمک کند تا خودشان بتوانند بردادهای شخصیشان کنترل داشته باشند.
اما نباید در مورد قدرتی که این قوانین به افراد اعطا میکند اغراق کرد. آنهم در زمانهای که دولتهای شرکتهای خصوصی که غولهای دیجیتال را هم شامل میشود هرروز بیشتر از دیروز نعمت استفاده از تحلیلهای مبتنی بر «بیگ دیتا» را میستانید؛ و شهروندان عادی نیز هر روز مشتاقانهتر به سمت استفاده از فنّاوریهای «هوشمند» میروند.
همین بیشتر شدن کاربرد استفاده از دادههای شخصی باعث شده است که این اطلاعات تبدیل به کالای ارزشمندی شوند. کمپانیای مانند فیسبوک که از با بهره بردن و پردازش اطلاعات شخصی کاربرانش و بدون اینکه از آنها حق عضویت بگیرد. با نرخ اولیه ۱۰۴ میلیون دلار به بورس عمومی عرضه شد.
قوانین و مقررات حمایتی از دادههای شخصی
برای اولین بار در دهه هفتاد مجلس اروپا تصمیم گرفت برای حمایت از دادههای شخصی سازوکار قانونیای پیشبینی کند. البته قبل از آن در چند قلمرو حقوق اروپایی بهطور خاص قوانین حمایت از دادههای شخصی وجود داشتند. چهل سال بعد در سال ۲۰۱۲ وقتی فنّاوری تغییر کرده بود و این تغییرات خطرات و چالشهای جدید نیز به همراه خود آورده بود زمان آن بود که به قانون جدیدی برای حمایت از دادهای شخصی فکر شود. ماحصل سالها مطالعه و بحث در ارگان تصمیمگیری اتحادیه اروپا متن نهایی مقررات عموم حمایت از دادهها بود که در سال ۲۰۱۶ تصویبشده و در می سال ۲۰۱۸ لازمالاجرا گردید؛ اما صرفنظر از این مقررات متحدالشکل اروپایی در کشورهای مختلفی نهضت حمایت از دادههای شخصی منجر به تدوین و تصویب قوانین خاص شد. ازجمله در ایران نیز پیشنویس لایحه صیانت از دادههای شخصی در سال ۹۷ رونمایی شد.
اما چرا باید قانونگذار وارد این عرصه شود و برای حمایت از دادهای شخصی دست به قانونگذاری بزند؟ مگر سروکار داشتن آزادانه شرکتهای خصوصی و نهادهای عمومی با دادههای شخصی کدام ارزش را به خطر میاندازد و باعث کدام نابسامانی در جامعه انسانی امروز میشود که باید تحت کنترل و نظارت عمومی قرار بگیرد؟
در پاسخ میتوان به دو نکته اشاره کرد: یکی از موضوعاتی که در بحث حریم خصوصی مطرح است حریم خصوصی اطلاعاتی ست؛ یعنی فرد این حق را دارد که کنترل اطلاعات شخصی خود را در دست داشته باشد و این اطلاعات تنها با اجازهٔ او و آنهم در حوزهای که او تعیین میکند امکان فاش شدن یا استفاده شدن داشته باشند. اما در دنیای الگوریتمها دیگر مسئله فقط فاش شدن رازهای شخصی نیست. مسئله آن است که دیگرانی که دادههای شخصی ما را استفاده میکنند میتوانند از این طریق بر روی انتخابها و تصمیمهای ما تأثیر بگذارند. بهتدریج بر اساس آنچه از ما میدانند ما را با خط خاصی از محتویات پیشنهادی محاصره میکنند و خودمختاری و استقلال شخصی ما را از بین میبرند. این امر یعنی لطمه به وجه ممیزه انسان از سایر موجودات که انسان موجودی انتخابگر است و قرار است در سایه انتخابهای مستقل خود استعدادهایش را شکوفا کند.
در اقتصاد دیجیتال امروز، داده حکم ارز را دارد. دادههای شخصی ارزش اقتصادی عجیبی پیداکردهاند. براساس برخی برآوردها ارزش مالی دادههای شخصی شهروندان اروپایی تا چیزی حدود یک تریلیون یورو تا سال ۲۰۲۰ رشد خواهد کرد؛ مانند هر امر ارزشمند دیگری جمعآوری، تحلیل و انتقال آنها باید ضابطهمند باشند. همانقدر که باید فرصتهای جدیدی که اقتصاد دیجیتال جهانی در اختیار ما قرار میدهد را پذیرا باشیم به همان نحو هم مهم است که برای مطالبه کاربران و مشتریان خدمات دیجیتال تضمین کنیم که حریم خصوصی و امنیت دادههای آنها نیز تأمین و تضمین میشود.
دقیقاً همین این دو موضوع مبنای آن قرار گرفتند که مقررات حمایت از دادههای اتحادیه اروپا بازنگری شوند.این مقررات عمومی جدید به هر دو جنبه اهمیت اقتصادی و اهمیت انسانی دادههای شخصی توجه کرده است. در یادداشتهای بعدی از این سلسله بیشتر به مطالعه رابطهٔ حمایت از دادههای شخصی با حریم خصوصی میپردازیم. همچنین خواهیم دید که حق حمایت از دادههای شخصی درواقع «مجموعهای» از حقوق و اختیارات مختلف است؛ که بهتفصیل به هر یک از حقهای این مجموعه خواهیم پرداخت.
منبع: میدان